منتهای آرزو
گفتی که منتهای امید تو چیست, آه ای منتهای آرزوی من چه گویمت
با این هوای سرد و غریبانه ام بساز با من بمان به سمت هوای دگر مرو !
لبخند می زنی و جهان عید می شود آینه با نگاه تو خورشید می شود
بیستون ناله زارم چو شنید از جا شد کرد فریاد که فرهاد دگر پیدا شد
به غیر از مه ندارد کس خبر از ناله و آهم که او در وادی هجر تو شبها بود همراهم
به یک کرشمه که در کار آسمان کردی هنوز می پرد از شوق, چشم کوکبها
ذره ذره مگر از مهر تو بردارد دل ورنه دل بر نتوان داشت به یک بار از تو
ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی دودم به سر بر آمد زین آتش نهانی
من قامت بلند تو را در قصیده ای با نقش قلب سنگ تو تصویر می کنم ...
نظرات شما عزیزان:
dur bash ama nazdik...man az nazdik budanhaye dur mitarsam....gif)
منتظرتان هستیم
گروه وب نویسی و طراحی Sanya
سلام وبت عالی بود میدونی از دفعه قبلی که یه وب خوب دیده بودم چقدر گذشته؟؟؟
بهم سر بزن اگه خواستی هم تبادل لینک میکنیم
گروه وب نویسی و طراحی Sanya
سلام وبت عالی بود میدونی از دفعه قبلی که یه وب خوب دیده بودم چقدر گذشته؟؟؟
بهم سر بزن اگه خواستی هم تبادل لینک میکنیم
.gif){kind=small}
آمار
وبلاگ:
